پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

بهترین هدیه خدا

قبول سفارش جهت تقویم 93

سلام دوست جونا.همونطور که توی پست تولد پارسا گفتم تق.یم پارسا رو خاله پردیسش براش درست کرده بود که کارش گرافیک و هنره.خواستم اطلاع رسانی کنم که اگر تمایل داشتید عکس نی نی تون رو با هر تمی که دوست دارید می تونید روی تقویم بندازید.جهت هماهنگی میتونید از طریق وبلاگ ؛ایمیل و تلفن زیر استفاده کنید:  وبلاگ:              www.parsaaa.niniweblog.com ایمیل:              parastoo_m1986@yahoo.com تلفن:                   09379614970 خانم موسوی ...
22 دی 1392

آتلیه دوسالگی

به مناسبت دو ساله شدن گل پسرم تصمیم گرفتم به آتلیه بریم و چندتا عکس ازش بندازم.البته خیلی راضی نبودم از عکسها ولی از هیچی بهتره   ...
22 دی 1392

دوسالگیت مبارک عشقم

از همان روزی که پای تو به این دنیا رسید غصه هایم یک به یک از قلب و جانم پر کشید  روز میلاد تو دنیا یک به یک خندیده بود آسمان در مقدمت باران گل باریده بود دو سال گذشت.دو سال زیبا وپر هیاهو در کنار با ارزشترین نعمتی که خدا تا به حال بهم داده بود . عزیزم.عشقم.نفسم یک سال دیگر بزرگتر شدی.تولد دوسالگیت رو بهت تبریک میگم .ایشالا تولد 120 سالگیت نفس مامان. امسال تولدت رو باتم باب اسفنجی خونه خودمون گرفتیم و به خاطر کوچیک بودن خونه مجبور شدم برات سه بار تولد بگیرم عکسای هر سه تا تولد رو باهم برات میزارم. اینم میز گیفت مهموناست : تقویم سال 93 بود که خاله پردیس زحمتش رو کشیده بود(در صورت تمایل قبول سفارشات امکان پ...
22 دی 1392

بدون شرح

سلام دوست جونا.من خیلی ناراحتم .توی پست قبلی نوشته بودم براتون که چقدر پارسا از مهد خوشش اومده .ولی بعداز یک هفته نمیدونم چرا دیگه رفتن به مهد رو دوست نداره .از شب قبلش میگه مهد نه.مدرسه نه.تا فرداش که از دم در گریه میکنه و جیغ میکشه تا وقتی که بخوام از اونجا برم.بهش گفتم من میرم مدرسه تو هم برو .گفت نه.گفتم من میرم سرکار تو هم برو سرکار.گفت نه.گفتم دوستای من دلشون برام تنگ شده دوستای تو هم همینطور گفت (مامان دوستا نه.پارسا) یعنی مامان پیش پارسا بمونه. الهی فدات شم گل پسرم ولی چاره ای نیست.خواهش میکنم تحمل کن وگرنه هم تو هر روز با گریه میری مهد کودک و من هرروز با اعصاب داغون میرم سرکار . ترخدا دعا کنید دوباره علاقمند بشه...................
11 دی 1392

اولین روز مهد

سلام سلام. بالاخره پسرک شیرین زبونم رو مهد کودک ثبت نام کردم.اگه یادتون باشه تو پستای قبلی نوشته بودم که میخوام از اول اسفند اسمش رو مهد بنویسم .برای رزرو باید 2 ماه زودتر میرفتیم .برای همین به همراه آقا پارسا و مامان نورا رفتیم به مهد .پارسا جونم رو فرستادم سمت وسایل بازی تا ببینیم چی کار میکنه.اولش گفت مامان(البته منظور از اولش 1 دقیقه اول است) باهم سمت اتاق بازی رفتیم.خاله پروانه که مربیشون بود به من اشاره کرد که برو تا ببینیم چی کار میکنه.رفتن هماناو فراموش کردن من هم همانا پارسا انقدر از اون اتاق و وسایلا خوشش اومده بود که اصلا سراغی از من نگرفت.نیم ساعت بعدکه رفتم دنبالش چسبید به خاله پروانش و گفت بازی .هم خیلی ناراحت شدم و ه...
4 دی 1392

یلدای 92

یلدا؛دختر سیاه موی بلندبالا؛یادگار نام وطن؛میوه پاییزایران و عروس زمستان؛شنبه شب مهمان شماست.اورا بر سر سفره مهربنشان وبانسل فرداپیوندش ده وایرانی بودن خود را فراموش نکن. یلدایت مبارک. سلام دوستای خوبم. یلدا بر همه مبارک.ما امسال هم مثل سال گذشته خونه خاله نوشین اینا دعوت بودیم.خیلی خیلی خیلی زحمت کشیده بود .دستش درد نکنه. اینم پارساجونم در یلدای 91 و92: واما چندتا تیپ زمستونی از پسرم باکلاه و شالی که خودم وقتی مدرسه میرفتم بافته بودم. ...
2 دی 1392
1